10پایتخت باستانی جهان؟
سه شنبه 89/6/16 11:51 صبح| | نظر
پایتخت باستانی جهان؟10
رم: این شهر در زمان اقتدار امپراتوری روم در سال 117 میلادی یکی از مشهورترین پایتختهای جهان به شمار میرفت. شهری که با سالنهای تئاتر و معابد خود هنوز هم عده کثیری از علاقمندان را به سوی خود جلب میکند..
آتن: شهر فلسفه، ریاضیات، دموکراسی و المپیک. پایتختی که سالهای زیادی را صرف کشمکشها و جنگهای زمینی و دریایی برای به دست آوردن قدرت در دریای اژه کرد و سرانجام در قرن پنجم قبل از میلاد، به عنوان پایتخت مقتدرترین امپراتوری جهان نام گرفت..
قسطنطینه (استانبول): این شهر که امروزه به دو قسمت آسیایی و اروپایی تشکیل شده پس از سقوط روم در قرن چهارم میلادی و در قرون وسطی یکی از ثروتمندترین و بزرگترین شهرهای جهان به شمار میرفت شهری که پایتخت امپراتوری بیزانس و سپس امپراتوری عثمانی شد..
بابل: خانه باغهای معلق، مرکز آغاز تمدن بشر، شهری که حکومتهای بسیاری همچون آشورها تا اسکندر مقدونی در پی آن برای دستیابی به موقعیتی استراتژیکی بودند. شهری که بعدها به مدت هزاران سال پایتخت امپراتوریهای بزرگ زمان خود شد..
کوزکو: شهری در سلسله جبال کوههای آندز، پایتخت اینکاها از اوایل سال 1400 تا پیش از ورود اروپاییان به قاره آمریکا.
تنوچتیتلان: پایتخت امپراتوری آزتکها که امروزه آن را مکزیکوسیتی مینامند. این شهر در سال 1521 و در زمانی که نیروهای اسپانیایی وارد آن شدند نزدیک به 300 هزار نفر سکنه داشته است.
طبس: این شهر با آغاز سلطنت قدیم، در حدود 4500 سال پیش پایتخت امپراتوری مصر گردید تا مشهورترین آثار تاریخی همچون معابد کارناک و الاقصر و دره شاهان را در خود ایجاد کند.
زیمباوه کبیر: شهری با مساحت 1800 جریب با بناهایی سنگی در جنوب شرقی زیمباوه امروزی اگر چه دوران شکوفایی آن به قرن هشتم میلادی میرسد اما 600 سال پیش از آن محل زندگی اقوام متعددی بوده است. شهری که در درون سیاه اروپا به تجارب با دنیای شرق میپرداخته است..
ژیان: پایتخت امپراتوریهای باستان چین با قدمتی بیش از 3000 سال. خانه جنگجویان تراکوتا و مدفن پادشاهان امپراتوریهای مقتدر چین..
کائوکیا: تنها شهر در آمریکای شمالی که با گسترش جمعیت در قرن هجدهم همچنان آثار شهر نشینی باستان خود را حفظ کرده بود، شهری که در سال 1100 میلادی بیشترین جمعیت را در میان دیگر سکونتگاههای شمال امریکا به خود دیده بود..
10کشور امن دنیا با امنیتی باورنکردنی !!
سه شنبه 89/6/16 11:45 صبح| | نظر
در دنیای امروز ما که همواره آبستن حوادث متعدد است هنوز کشورهایی وجود دارند که در آن امنیت مثال زدنی است آنچه در ادامه میخوانید خصوصیات و ویژگیهایی 10 کشوری است که به انتخاب گردشگران و کارشناسان ایمنترین کشورهای جهان شناخته شدهاند.
قبرس
قبرس، سومین جزیره بزرگ دریای مدیترانه از جمله کشورهایی است که سلامت و ایمنی افراد در آن تضمین شده است. برخلاف کشمکشهای میان این کشور و ترکیه که منجر به تقسیمشدن آن به دو قسمت شمالی و جنوبی شد، قبرس همچنان یکی از ایمنترین مقصدهای گردشگری اروپا محسوب میشود. نرخ جرم و جنایت در این کشور در حد بسیار ناچیزی است به نحوی که میتوان دربهای خانهها را در شبها قفل نکرد!
دانمارک
دانمارک نیز از دیگر کشورهای شمالی اروپا است که در فهرست ایمنترین کشورهای جهان قرار گرفته است. بر اساس برخی نظرسنجیها، یکی از مهمترین معیارهای تشخیص ایمن یا سالم بودن کم بودن یک کشور نرخ خودکشیهای آن است که در دانمارک 0.88 درصد در هر 100 هزار نفر است.
آمار جیببری نیز در این کشور بسیار محدود گزارش شده است. هیچگونه خطری از جانب حمله حیوانات وحشی و حتی بلایای طبیعی انسان را تهدید نمیکند. از جمله دانمارک، مناسبترین کشور برای دوچرخهسواری است به نحوی که هیچکس اقدام به سرقت دوچرخه شما حتی در زمان رها کردن آن برای انجام امور شخصی نمیکند.
ایسلند
ایسلند را به دلیل چشمههای آب گرم و طبیعت بکر آن میشناسند. اگر چه این روزها با فورانهای آتشفشانی خود، خون به دل اروپاییان کرده است. این کشور تنها یک شهر مهم و پرجاذبه دارد و از اینرو باب طبع گردشگرانی است که آنچنان تمایل به دیدن مناطق پرجمعیت و شلوغ ندارند. از جمله ویژگیهای منحصر به فرد در ایسلند صفر بودن آمار قتل و جنایت آن است و از اینرو این کشور را به ایمنترین کشور جهان تبدیل کرده است.
در سرتاسر این کشور تنها 700 افسر پلیس وجود دارد که حتی اسلحه هم حمل نمیکنند. 130 زندانی در ایسلند به سر میبرند که آنها هم در ایام تعطیل مرخصی میگیرند. در هر صورت میتوان ایسلند را جزء کمخطرترین مقصدهای گردشگری جهان برشمرد.
ایرلند جنوبی
این جزیره همیشه سبز از فرهنگی غنیبرخوردار بوده و در رده کشورهای امن جهان به شمار میرود.32/0 درصد از هر 100 هزار نفر در این کشور دست به خودکشی میزنند و از اینرو کمترین آمار خودکشی اروپا را به خود اختصاص دادهاند. آمار و ارقام حاکی از آن است که پایتخت این کشور دوبلین در مقایسه با شهرهای مهمیدر ژاپن، استرالیا یا کانادا، کمخطرتر است.
ژاپن
در بین ساکنان کشورهای غربی، افراد زیادی وجود دارند که امیدوارند آخرین لحظات عمر خود را در فوجیسان، کوه مقدس ژاپن به پایان برسانند. شمار خودکشی در ژاپن 44/0 درصد از هر 100 هزار نفر است که در این موضوع با سنگاپور برابری کرده و تبدیل به یکی از ایمنترین کشورهای آسیا شده است.
اگر چه جرم و جنایت در این کشور دیده میشود اما در مقایسه با دیگر کشورهای آسیایی مجاور آن، این کشور در زمره ایمنترین آنها به شمار میرود. امنیت شهرهای ژاپن به حدی است که حتی اگر کیف پول را در مکانی جا گذاشته و پس از مدتی به سراغ آن بیایید، در همان مکان موفق به پیدا کردن گمشده خود خواهید شد!!
لوکزامبورگ
طبق نظر کارشناسی برخی سایتهای مسافرتی، لوکزامبورگ نیز در ردههای ایمنترینهای جهان قرار گرفته است. حتی زمانی که این کشور شهری 500 هزار نفره بود ساکنان آن در نزد دیگر ملتها، مردمانی شاد و راضی به شمار میآمدند. شاخصی که با توجه به اقتصاد شکوفا و درآمد ناخالص ملی آن هیچ جای شگفتی و ناباوری را باقی نگذاشته است.
نیوزلند
مناظر زیبا، کوهستانهای دیدنی و سواحل و دریاچههای شنی، نیوزلند را به رویای گردشگران تبدیل کرده است. نبود هیچگونه اغتشاشات سیاسی، اقتصادی پایدار و گوشهنشینی، نیوزلند را به یکی از کشورهای امن جهان تبدیل کرده است. آمار خودکشی در این کشور دو درصد بوده و جرم در آن تقریباً ناشناخته است. مار و هیچگونه حشره موزی دیگری را نیز نمیتوان در این کشور پیدا کرد. از دیگر ویژگیهای این کشور آن است که هیچگونه حمله کوسه در سواحل آن ثبت نشده و علاوه بر آن هیچگونه بلایای طبیعی در این کشور رخ نداده است.
نروژ
نروژ از جمله کشورهای منطقه اسکاندیناوی است که به خاطر شبهای روشن آن شهرت دارد. نرخ خودکشی در این کشور در حداقل ممکن است و از اینرو به یکی از امنترین کشورهای جهان تبدیل شده است. نروژ از معدود کشورهای اروپایی است که هیچگونه اغتشاش سیاسی، جنگ و یا حتی بلای طبیعی در آن دیده نمیشود.
تنها نکته قابل بحث در خصوص این کشور در میان دیگر کشورهای منطقه اسکاندیناوی گرانبودن خدمات گردشگری آن در مقایسه با دیگر کشورها است.
سنگاپور
سنگاپور یکی از پر بینندهترین کشورهای جهان به شمار میرود، که به لطف برخوردار بودن از فرهنگهای مختلف چینی، مالای، هندی، عربی و غربی، گردشگران بسیاری را به سوی خود جذب میکند. علاوه بر آن سنگاپور از جمله کشورهای منحصر به فردی محسوب میشود که علی رغم برخوردار بودن از فرهنگهای گوناگون هیچگونه درگیری و کشمکش بین آنها دیده نمیشود.
نرخ خودکشی در این کشور از هر 100 هزار نفر 33/0 درصد است که در مقایسه با کشورهای اروپایی و آمریکایی بسیار ناچیز است. و از اینرو به یکی از امنترین مقصدهای گردشگری جهان تبدیل شده است.
سوئیس
سوئیس کشور ساعتهای مجلل، بانکهای معروف، قطارها و کوهستانهای سفیدپوش نه تنها به خاطر اسکیبازها و کوهنوردانش بلکه به دلیل امن بودن، از شهرت بالایی برخوردار است. بر اساس آمارهای ارائه شده شهرهای ژنو، برن و زونیخ با ثبت 2/2 خودکشی در هر 100 هزار نفر از جمله شهرهای امن جهان محسوب میشوند.
زرتشتیان : دیروز ، امروز ، فردا
سه شنبه 89/6/16 11:38 صبح| | نظر
تاریخ زرتشتیان با پیدایش اشوزرتشت آغاز می شود . در دوران پادشاهی گشتاسب کیانی زرتشتیان افزایش می یابند . در دوران هخامنشی ،بیشتر پادشاهان و مردمان زرتشتی بودند بدون آن که آیین زرتشت دین رسمی باشد . ساسانیان دین زرتشتی را دین رسمی کشوراعلام نمودند . دین وحکومت هستند که می توانند به یکدیگر نیرو دهند . ولی تاریخ نشان می دهد که هر زمان دین سالاران با کشورمداران یکی شده اند، دین تحریف و حکومت فاسد شده است .
در دوران هخامنشی ، که دین رسمی وجود نداشت و پادشاهان به سایر دین ها احترام می گذاشتند ، ایران زمین مهد آزادی اندیشه بود و آفریننده حقوق بشر شد. در دوران ساسانیان که دین و حکومت یکی شد ، دین در خدمت سیاست درآمد و خرابی دین و حکومت هر دو را باعث گردید !
در سده هفتم ، تازیان بر ایران چیره شدند ، گروهی از زرتشتیان ، زیر فشار تازیان و تعصب ایرانیان تازه مسلمان ، ترک دین کردند و گروهی ، در سده نهم به هندوستان مهاجرت نمودند تا در محیطی آزاد ، فرهنگ دینی خود را پاسداری کنند و به آیندگان بسپارند . گروهی از زرتشتیان که در ایران مانده بودند ، آتش عشق به دین بهی را در کانون سینه و خانواده خود گرم و پر فروغ نگاهداشتند .
یورش سخت تر در دوران استیلای مغول و مغولان به زرتشتیان ، کلیمیان ، مسیحیان و مسلمانان وارد آمد . بسیاری کشته شدند و گروهی به نقاط دور دست پناه بردند تا از ستم و تهدید مغولان درامان بمانند .
در زمان صفویان که اسلام دین رسمی ایران شد ، فشار به غیرمسلما نان شدت گرفت، این وضع تاسف بار در زمان قاجار هم ادامه داشت . در دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار ، پارسیان هند که از بیداد و فشار وارده به همکیشان خود در ایران آگاهی یافتند ، نماینده عالی رتبه به نام مانکجی لیمنجی هاتریا را به ایران فرستادند . او نزد شاه شکایت برد و با پشتیبانی حکومت هند ( امپراطوری انگلیس ) موفق شد ، از آن فشارها تا حد زیادی بکاهد . از روی نامه های مبادله شده بین مانکجی و ناصر الدین شاه که امروز موجود است ، فشار و تبعیض ظالمانه نسبت به زرتشتیان از جمله شامل موارد زیر بود :
· زرتشتیان مجبور بودند علامت مشخصه ای روی لباس خود بزنند تا از مسلمانان تمیز داده شوند (همانند یهودیان در آلمان نازی )
· زرتشتیان در موقع خرید ، حق نداشتند به اجناس مورد نظر و به ویژه به اغذ یه و میوه دست بزنند. زیرا به عقیده مسلمانان آن مواد ، نجس می شد !
· زرتشتیان حق نداشتند در برابر مذهبیون ، سوارچهارپا بمانند و یا در بازار سواره حرکت کنند . ( در آن زمان وسیله نقلیه معمولیچاهارپا بود )
· زرتشتیان روزهای بارانی نمی بایست بیرون بروند که مبادا خیابان آلوده شود.
· اگر جوانی زرتشتی مسلمان می شد، برادران و خوهران او ، از ارث والدینشان محروم می شدند و همه ارث ، به جوان تازه مسلمان شده می رسید ( این کار نسبت به یهودیان هم انجام می شد و وسیله ای بود برای ترغیب و اجبار زرتشتیان و یهودیان به پذیرفتن مذهبی دیگر )
· هنگامی که یک نفر زرتشتی به دست یک نفر مسلمان کشته می شد ،مسلمانِ قاتل قصاص نمی شد و تنها می بایست خون بها ( دیه ) به وارث مقتول زرتشتی بپردازد و به این ترتیب مسلمانان از ریختن خون زرتشتیان ترس نداشتند .
با پا در میانی مانکجی و پشتیبانی دولت هند ِ انگلیس ، ناصرالدین شاه دستور داد تا پاره ای از این موارد اصلاح شود و از فشار و بیداد کاسته گردد . در جریان انقلاب مشروطیت ایران که منجر به پدید آمدن قانون اساسی 1906 شد ، گروهی از زرتشتیان به مشروطه طلبان یاری دادند .
اردشیر جی ریپورتر سومین نماینده پارسیان در ایران که استاد مدرسه علوم سیاسی هم بود در آموزش اصول دموکراسی وآزادی به دانشجویان وهمراهی بامشروطه طلبان و رجال آزادی خواه ایران ، موثر بود . زرتشتیان چند تن کشته دادند و سر انجام توفیق یافتند در مجلس شورای ملی کرسی برای زرتشتیان و سایر اقلیت های مذهبی تأمین نمایند .
عده ای از پارسیان هند ، در طلب زندگی بهتر و فرصت های فرهنگی و اقتصادی امیدبخش تر ، به اروپا و آمریکا آمدند . پس از انقلاب 1979 ایران هم عده ای از زرتشتیان ایران به امریکا ، اروپا ، کانادا ، استرالیا و دیگر کشورها مهاجرت کردند . در حال حاضر، زرتشتیان مقیم این قاره ها اجتماعات و انجمن هایی برای حفظ سنت های فرهنگی و مذهبی خود تشکیل داده اند . در آمریکا ، کانادا و استرالیا به همت و سرمایه ایرانی زرتشتی رستم گیو در ده مل ، مراکز زرتشتی « دَرِ مِهْر » ساخته و بر پا شده است و خدمت بزرگی به یگانگی و بقای فرهنگ زرتشتی در خارج از ایران و هند انجام داده است .
در هندوستان زرتشتیان با نام پارسی، از پیشگامان و بنیاد گزاران صنعت ، تجارت ، بانکداری ، کشتی سازی ، بیمارستان های مدرن و مدارس عالی هستند . هواپیمایی تجارتی هند ( ایرایندیا ) ، نخستین کارخانه ذوب آهن در جمشید پور ، نخستین شرکت کشتی سازی هند ، و نخستین کارخانه نساجی هند متعلق به پارسیان است. عده ای از نخبه ترین ، قضات ، سفیران ، مدیران ، پژوهشگران و افسران هند پارسی بوده و هستند .
پدر انرژی اتمی هند یکنفر پارسی است . فرماندهان نیروهای مختلف هند، از پارسیان بودند و تنها مارشال هند و فاتح جنگ هند و پاکستان، یک تن پارسی است . در پاکستان هم زرتشتیان به مقام وزارت و سفارت رسیده اند .
در ایران نیز زرتشتیان با وجود کمی عده ، در دوران پهلوی، در آبادانی و سازندگی ایران سهم مهمی به عهده گرفتند . نخستین بانکدار مدرن، موسس آبیاری نوین و پدر شهرسازی نوین در ایران زرتشتی بودند . در شماری از شهرها ، زرتشتیان اولین کارخانه برق و تلفن را دایر کردند . مدارس زرتشتیان در تهران ، یزد وکرمان از برجسته ترین مدارس بوده و زمانی تعداد مدارس زرتشتیان در یزد از شمار مدارس دولتی ، بیشتر بود .
سهم زرتشتیان در فرهنگ و بهداشت ایران – به نسبت جمعیت – بر اکثریت فزونی داشت . در بین زرتشتیان ایران بی سواد وجود نداشت و زرتشتیان – به نسبت جمعیت – بیشترین شمار پزشک ، مهندس و استاد دانشگاه را به میهن خود ایران دادند . نخستین غیر مسلمانان ایرانی که به مقام معاونت نخست وزیری ، معاونت وزارت ، سپهبدی و ریاست دانشگاهی رسیدند ، زرتشتی بودند .
در امریکا و کانادا عده ای از زرتشتیان و پارسیان در دانشگاه های معتبر به کار آموزش و پژوهش ، سرگرمند و یکی از رهبرهای بزرگ ارکستر فیلار مونیک امریکا پارسی است . با وجود ویژگی های اخلاقی ، اجتماعی و قومی مشترک زرتشتیان در اجتماع پارسیان هند و زرتشتیان ایران – که سازندگی ، کوشش ، پرکاری ، ابتکار درستی و دهشمندی ، از جمله آن هاست – بیشتر خارجی هایی که درباره پارسیان گزارش داده اند ، فکرشان متوجه ثروت و دهشمندی آنان بوده و روش دخمه و احترام به آتش را هم هیجان آمیز دانسته اند . ولی به سایر توفیقات و برجستگی های زرتشتیان کمتر اشاره کرده اند.
مثلاً کمتر کسی در خارج از هند و ایران از سهمی که پارسیان در تحصیل استقلال هند داشته اند و یا سهم زرتشتیان در انقلاب مشروطیت ایران آگاه است .سه رئیس کنگره هند ،درنخستین بیست ساله مبارزه آزادی طلبانه بر علیه امپراطوری انگلستان، پارسی بودند . پارسیان دوش به دوش گاندی ، نهرو و سایر رهبران هند ، برای آزادی آن کشور مبارزه کردند . نخستین کس در انگلستان به نمایندگی مجلس عوام انتخاب شد ( از حزب لیبرال ) یک تن پارسی بود. در انقلاب مشروطه ایران زرتشتیان فعال بودند و کشته دادند !
موفقیت های زرتشتیان ، انعکاس معتقدات و باورهای آنان در الگوهای رفتاریشان است . وفاداری ، درستی ، پرکاری ، شجاعت و سازندگی اجزاء تفکیک ناپذیر تعالیم زرتشت است .
پرفسور جکسن استاد دانشگاه کلمبیا ، درباره ایرانیان باستان ( زرتشتی ) می نویسد : ایرانیان تحت باورهای دینی شان ، دارای فروزه هایی هستند که در سازندگی کوشش و ارزش های علمی جلوه گر می شود .
بدون شک ، زرتشتیان امروز نیز از همان ویژگی ها بهره دارند . بررسی درباره این که چرا و چگونه زرتشتیان در هر کجا بوده هستند ،توانسته اند تا این اندازه موفق باشند ، پژوهشگر را به بررسی درباره خصوصیات دینی زرتشت می رساند .ارتباط بین باورهای عقیدتی و الگوهای رفتاری غیر قابل انکار است . اندیشه ، گفتار و کردار زرتشتیان نیز از آبشخور عقیدتی آنان سیراب شده و شکل می گیرد . چنین تحقیقی بینش بیشتر درباره راز بقای قوم زرتشتی را در طول دست کم چهل قرن به دست می دهد .
از مسایلی که پس از مهاجرت های سی سال اخیر ، فکر رهبران زرتشتی را به خود معطوف داشته است ، مسأله بقا است . در ارتباط با این مسأله ، موضوعاتی از قبیل پذیرش به دین به صورت حاد مطرح است . برای زرتشتیان نگرانی « بقا » نباید وجود داشته باشد به شرط آنکه طبق اصول گات ها عمل کنند . در گات ها ، پذیرش دین یک امر شخصی است و مبنی بر اختیار است . هر کس می تواند با رایزنی اندیشه نیک و پذیرش اشا به دین زرتشتی در آید . قبول عقیده ی خاص ، تأیید دیگری را نمی خواهد . بنابراین هر کس می تواند اگر بخواهد و اگر راه اشا را انتخاب کند ، زرتشتی باشد .
پذیرش فرد زرتشتی شده در داخل انجمن های زرتشتی ، یک امر اجتماعی و مربوط به کسانی است که آن انجمن ها را تشکیل داده و با رأی اکثریت اعضاء ، آن را اداره می کنند . پس اگر تازه زرتشتی شده ای را انجمنی نپذیرد ، در زرتشتی بودن آن فرد تأثیری نمی کند . او زرتشتی است . تازه زرتشتیان می توانند برای خودشان انجمنی درست کنند . در بعضی از شهرهای امریکا ، دو یا سه انجمن زرتشتی ، تشکیل شده است . تعداد انجمن ها ، اگر به وحدت و یگانگی زرتشتیان زیان وارد کند ، قابل قبول نیست .
همه زرتشتیان و همه کسانی که به گات ها باورهای زرتشتی وفا دارند ، باید به گفته گات ها در انجمن برادری و دوستی با هم همکاری کنند . داوطلب پذیرش دین ، باید با قبول معنویت دین ، طالب آن باشد نه این که به خاطر جلب منفعت مادی ویا به خاطر ازدواج و مانند آن زرتشتی شود . قبول معنویت اصل است .
فردا: دین زرتشتی دینی است که با پیشرفت و نوگرایی ( مدرنیسم ) سازگار است . مقررات و قواعد دست و پاگیر و قهقرایی ، در دین نیست . دین زرتشتی دین جهانی است در دین زرتشت ، امریا نهی غالباً کلی است نه موردی .دستور رعایت سلامت و بهداشت تن و روان کلی است . مسائل موردی ، مثل روزه گرفتن از طلوع تا غروب آفتاب ( که از لحاظ عملی در بعضی نقاط جغرافیایی مثلاً قطب شمال یا جنوب ایجاد اشکال می کند ) در دین زرتشتی نیست. در عین حال سنت زرتشتی بر این است که زرتشتیان در ماه دست کم زرتشتی چهار روز گوشت نمی خورند . بعضی هم اساساً سبزیخوارند . این خوبی دین است . همان گونه که می دانیم روزه گرفتن از طلوع تا غروب آفتاب در نقاطی مثل قطب شمال یا جنوب ایجاد اشکال می کند . یا الزام به خوردن گوشت حیوانی که به ترتیب خاص ذبح شده باشد ممکن است از جهت علمی قابل توجیه نباشد و فقط یک سنت مذهبی باشد .
تعطیل یک روز معین در هفته ( روزی که به باور پیروان مذهبی ، خدا استراحت کرد و ممکن است در کشورها جمعه ، شنبه یا یکشنبه باشد ) در دین زرتشتی نیست . بنابر این ، زرتشتیان در هر کشوری باشند ، می توانند به اقتضای وضع آن کشور، یکی از این روزها را تعطیل کنند بدون آن که بر خلاف مذهبشان کاری کرده باشند
مسأله آدم وحوا در دین زرتشتی نیست . بنابراین ، جنگی بین طرفداران نظریه تکامل و طرفداران نظریه خلقت پیش نمی آید .
مسأله پرداخت مبلغ معینی به عناوین دینی به روحانیان ، یا هیچ مرجعی حکم نشده است . بنابراین ، زرتشتیان در هر کشوری ، با رعایت تصمیمات اقتصادی دولت که با توجه به الزامات تورم و توسعه گرفته می شود ، مالیات خود را می پردازند بدون آن که از مقررات دینی عدول کرده باشند و رعایت نظامات محیط زیست وحقوق بشر ، تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض مبنی بر نژاد و رنگ برای زرتشتیان ممکن است ، زیرا با اصول کلی گات ها سازگار است .
در کتاب مقدس زرتشتیان راجع به حقوق زن و یا سهم الارث او و فرزندان و مانند این ها ، احکامی وجود ندارد که عمل بر خلاف آنها ، مغایر دین باشد . بالاخره وفاداری نسبت به حکومت قانونی و دادگستر ، جزو سنت مذهبی زرتشتی است و مسایل مربوط به حکومت پیروان مذهب خاص بر اساس مذاهب پیش نمی آید .این قابلیت تطبیق با رعایت اصول کلی دین ، یکی از اسرار بقای جامعه زرتشتی است .
مشکل فوری زرتشتیان مهاجر ، قبول یا عدم قبول دیگران به دین نیست ، بلکه اطلاع خود زرتشتیان از ارزش های معنوی ، اخلاقی و اجتماعی زرتشتی است . مشکل فوری آزادی از خرافات و تحریفات دینی است که در طول زمان و در ارتباط با سایر ادیان و ایدئولوژی ها وارد دین زرتشتی شده است . زرتشتیان مهاجر باید با دانش دین مجهز شوند تا از روی ناآگاهی ، پیرو ادیان و ایدئولوژی های دیگر نشوند . با این ترتیب ، نگرانی نسبت به بقای زرتشتیان نخواهد بود . در مورد تشریفات دینی ، پاره ای از تشریفات دست وپاگیر و خرافاتی که وارد سنت شده است ، باید کنار گذارده شود و یا با شرط روز تطبیق داده شود .
ولی مقررات و تشریفاتی هم وجود دارد که از لحاظ بقا و همبستگی زرتشتیان ، نهایت اهمیت را دارد و بی اعتنایی به آن ها متضمن تضعیف یگانگی در جامعه می شود . از آن جمله است ، مراسم سدره پوشی ، حفظ گهنبار ، و برپا داشتن جشن های مذهبی وملی . این مراسم زیبای شادی آفرین قسمتی از هویت ملی و مذهبی زرتشتیان است . حفظ گاهنمای ملی و دینی در کشورهای مقیم ، پیروی از تقویم و تاریخ دولتی و در عین حال به یاد داشتن تقویم ملی ، امکان پذیر است . همچنین ، آموزش زبان و ادب فارسی به جوانان تا آنجا که امکانات اجازه دهد ، از اسرار بقا و پایداری جامعه زرتشتی خواهد بود .
باشد که نسل جوان زرتشتی ، وارث فرهنگ کهن و ارزشمند مذهبی ایرانی بتواند مشعل پر فروغ دین را نگهداری کند و روشن تر به نسل آینده بسپارد .
باشد که با رایزنی منش نیک ( وهومن ) ، پیمودن راستی و داد ( اشا ) ، به کار بردن مهر و ایثار ( آرمیتی ) ، از چنان نیروی اهورایی ( خشترا ) ، برخوردار شوند که به رسایی ( هَائروَتات ) رسند و جاودان ( اَمرتات ) دست یابند
چرا برخی اینقدر خوش شانس اند؟
سه شنبه 89/6/16 11:33 صبح| | نظر
آنچه در این قسمت میخوانید نتایج تحقیق ریچارد وایزمن روانشناس دانشگاه هارتفورد شایر است
مطالعه برای بررسی چیزی که مردم آن را شانس میخوانند، 10سال قبل شروع شد. میخواستم بدانم چرا بخت و اقبال همیشه در خانه بعضیها را میزند، اما سایرین از آن محروم میمانند. به عبارت دیگر چرا بعضی از مردم خوششانس و عده دیگر بدشانس هستند؟
آگهیهایی در روزنامههای سراسری چاپ کردم و از افرادی که احساس میکردند خوششانس یا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگیرند. صدها نفر برای شرکت در مطالعه من داوطلب شدند.نتایج نشان داد که هرچند این افراد به کلی از این موضوع غافلند، کلید خوششانسی یا بدشانسی آنها در افکار و کردارشان نهفته است.
برای مثال، فرصتهای ظاهرا خوب در زندگی را در نظر بگیرید. افراد خوششانس مرتبا با چنین فرصتهایی برخورد میکنند، در حالی که افراد بدشانس نه.
با ترتیب دادن یک آزمایش ساده سعی کردم بفهمم آیا این مساله ناشی از توانایی آنها در شناسایی چنین فرصتهایی است یا نه. به هر دو گروه افراد خوششانس و بدشانس روزنامهای دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگویند چند عکس در آن هست.
به طور مخفیانه یک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم که میگفت: اگر به سرپرست این مطالعه بگویید که این آگهی را دیدهاید، 250 پوند پاداش خواهید گرفت.
این آگهی نیمی از صفحه را پر کرده بود و به حروف بسیار درشت چاپ شده بود. با این که این آگهی کاملا خیرهکننده بود، افرادی که احساس بدشانسی میکردند عمدتا آن را ندیدند، درحالی که اغلب افراد خوششانس متوجه آن شدند.
مطالعه من نشان داد که افراد بدشانس عموما عصبیتر از افراد خوششانس هستند و این فشار عصبی توانایی آنها در توجه به فرصتهای غیرمنتظره را مختل میکند. در نتیجه، آنها فرصتهای غیرمنتظره را به خاطر تمرکز بیش از حد بر سایر امور از دست میدهند.
برای مثال وقتی به مهمانی میروند چنان غرق یافتن جفت بینقصی هستند که فرصتهای عالی برای یافتن دوستان خوب را از دست میدهند. آنها به قصد یافتن مشاغل خاصی روزنامه را ورق میزنند و از دیدن سایر فرصتهای شغلی باز میمانند. افراد خوششانس آدمهای راحتتر و بازتری هستند، در نتیجه آنچه را در اطرافشان وجود دارد و نه فقط آنچه را در جستجوی آنها هستند میبینند.
تحقیقات من در مجموع نشان داد که آدمهای خوشاقبال براساس 4 اصل، برای خود فرصت ایجاد میکنند:
ـ اول آنها در ایجاد و یافتن فرصتهای مناسب مهارت دارند.
ـ دوم به قوه شهود گوش میسپارند و براساس آن تصمیمهای مثبت میگیرند.
ـ سوم به خاطر توقعات مثبت، هر اتفاق نیکی برای آنها رضایتبخش است.
ـ چهارم نگرش انعطافپذیر آنها، بدبیاری را به خوشاقبالی بدل میکند.
مزایای خنده ؟
شنبه 89/6/13 1:44 عصر| | نظر
*مزایای خنده از دیدگاه های گوناگون
ما بهشت را برای کسانی که دل مومنین را شاد کنند مباح ساختیم. (حدیث قدسی)
* نشانه آدمیان بهشتی تبسم همیشگی است. (رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
* بعد از سلامتی خنده بزرگترین نعمت خداست.(امام علی علیهالسلام)
* خنده و تبسم نشانه بارز خوشرویی است و آن موجب دوست یابی است. (امام علی علیهالسلام)
* خوشحال کردن قلب مومن از ده حجّ با ارزشتر است. (امام صادق علیهالسلام)
* نزد خداوند کافر خوشرو از مؤمن ترشرو عزیزتر است. (امام رضا علیهالسلام)
* هر که مؤمنی را از غم و اندوه شاد کند خداوند دل او را در روز قیامت شاد میکند. (امام جواد علیهالسلام)
* هیچ چیز مثل خوشرویی زندگی را شیرین نمیکند. (امام حسن عسگری علیهالسلام)